صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

صدای عشق

عاشقانه اس ام اس داستان خودمونی گوناگون

تکراری


وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی‌توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن

یه ذکر خوب

اللهم عجل لولیک الفرج

سلامتی رفیق

سلامتی اون رفیقی که تو دریای رفاقت غرق میشه ولی از پل نامردی رد نمیشه


واسه سلامتیش صلوات

صلوات

اَللهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و عَجِّل فرَجَهُم

ای عشق

اه ای عشق بگیر از من  انتقامت را که من طاقت ذره ذره نابود شدن را ندارم

من عاشق شدم عشقم را پاک باختم 

ای عشق روزی فرا میرسد که جلوی چشمان تو عشقت را برای هوای خودم قربانی خواهم کرد منتظر ان روز میمانم

ان روز میرسد زیاد دور نیست

ای ابلیس

روزگارم چه نا امید سر میشود اه ای هستی ای ابلیس کار تو بود که مرا از بهشت خارج کرد من به خواسته خودم به دنیای کثیف تو پا نگذاشته ام مرا از منزل ابدی ام دور کردی چون به ادم بودن من حسودی کردی اه ای ابلیس من از تو کینه ای به دل دارم و تا به بهشت نرسم تو را هرگز نخواهم بخشید    ای حسود به کوری چشم تو و اطرافیانت هم که شده به بهشت باز خواهم گشت

تا ادم بودنم را باز هم برای تو اثبات کنم تا کاری کنم که به من سجده کنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

یه نامه جالب



1- محبت شدیدی که صادقانه به تو ابراز میکردم







2-دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو





3- روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم





4- به پستی و دورویی تو بیشتر پی میبرم و





5-این احساس در قلب من قوت میگیرد که بالاخره روزی باید





6- از هم جدا شویم و دیگر من به هیچ وجه مایل نیستم که





7- شریک زندگی تو باشم و اگرچه عمر دوستی ما همچون عمر گلهای بهار کوتاه بود اما





8- توانستم به طبیعت پست و فرومایه تو پی ببرم و





9- بسیاری از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم





10- این خودخواهی ، حسادت و تنگ نظری تو را هیچ کس نمیتواند تحمل کند و با این



وضع





11- اگر ازدواج ما سر بگیرد ، تمام عمر را





12- به پشیمانی و ندامت خواهیم گذراند . بنابراین با جدایی ازهم





13-خوشبخت خواهیم بود و این را هم بدان که





14- از زدن این حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش





15- این مطالب را از روی عمق احساسم مینویسم و چقدر برایم ناراحت کننده است اگر





16- باز بخواهی در صدد دوستی با من برآیی . بنابراین از تو میخواهم که





17- جواب مرا ندهی . چون حرفهای تو تمامش





18- دروغ و تظاهر است و به هیچ وجه نمیتوان گفت که دارای کمترین





19- عواطف ، احساسات و حرارت است و به همین سبب تصمیم گرفتم برای همیشه





20- تو و یادگار تلخ عشقت را فراموش کنم و نمتوانم قانع شوم که





21- تو را دوست داشته باشم و شریک زندگی تو باشم .





و در آخر اگر می خواهی میزان علاقه مرا به خودت بفهمی از مطالب بالا فقط شماره های فرد را بخوان !!!

قیصر

ناگهان چقدر زود دیر میشود...

خوشبختی چیست؟

همیشه  وقتی از هرکی میژرسیدم کی میشه منم با خودکار بنویسم میگفتند چند سال دیگه 


اون روزی که مدادم و کنار گذاشتم  و خودکارم و بر داشتم  احساس میکردم دیگه بزرگ شدم  دوست داشتم سریعتر بزرگ بشم


ولی حالا چی وقتی میرم سر جلسه کنکور و یه مداد به من میدن  میگن این خونه ها رو سیاه کن  یاد دوران خوش کودکیم میافتم میگم  کاش میشد کوچیک بشم


ولی واقعا همین طوری تا  وقتی خوشبختیم  قدر خوشبختی رو نمیدونیم  ولی وقتی بد بخت میشیم تازه می فهمیم  چه چیزی و از دست دادیم


یه ضرب المثل روسی میگه : خوشبختی  فاصله ی بین دو تا بد بختیه


خیلی جالبه  قدر دوران خوشت و بدون  قدر خوشبختیتو

حسرت

اهی سرد سرتا سر بدنم را فرا گرفته است  براستی ایا من روزی خواهم مرد چطور با دنیا وداع کنم  ایا بعد مرگم کسی مرا دعا میکند  خدایا میترسم خدایا کمکم کن من به تو محتاجم  خدایا  ایا  من جهنمی خواهم بود  خدایا مرا دوزخی مکن خدایا التماست میکنم  خدایا... 

براستی چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی    چرا کاری کنیم که بعدا حسرتش را بخوریم  

بیائید از حالا به بعد کارهی درست انجام دهیم 

رحمان

همیشه نگران بودم  نکنه یه وقت  توبه نکنم و بمیرم  حالا دیگه نگران نیستم چون دیگه گناهی نمیکنم بیایم ساده باشیم خیلی سخته ولی میشه  یه بار امتحان کن  2باره  3 باره ...


چی فکر کردی خدا تو رو نمی بخشه  کجای کاری خدا میدونی چی میگه  میگه: 100 بار اگر توبه شکستی باز ای 100 بار !!! اره 100 بار  200 بار ولی یه کاری نکن که به یه جای برسی که دیگه نتونی توبه کنی چون خدا رو نمیشه مسخره کرد یه بار دیگه توبه کن بگو خدایا منو ببخش که تو رو اذیت کردم  خدا هم تورو می بخشه خدا رحمان  خدا رحیم اینا قصه نیست که یه روزی شروع بشن یه روزی تموم بشن اینا همش واقعیه چرا گریه میکنی باید بخندی خدا تو رو بخشید بخند بخند دیگه اره همینه کارت درسته  خدا رو یادت نره اون تورو خیلی دوست داره باز که گریه میکنی   چی میگی  فهمیدم اشک خوشحالیه  بخند تا دنیا هم به تو بخنده  راستی قیافه شیطون دیدی ندیدی پس ببینش از وقتی تو توبه کردی این شکلی شده 

میروم هرجا دلم خواست

میروم ارام ارام  میروم خسته خسته  میروم اما ندانم چشمهایم را که بسته  

میروم تا جای دوری   میروم هر جا دلم خواست میروم  میروم ارام ارام میروم ان جا که دل خواست

میروم با درد و اندوه میروم با  با اه افسوس میروم  ارام ارام مبروم تا خانه دوست

میروم انجا که خوب است میروم انجا که زیباست میروم  انجا که که اب است میروم انجا که دریاست

میروم پای پیاده میروم تنها و بی کس  میروم تا نا کجا باد  میروم بی یاد هیچکس

میروم هرجا دلم خواست میروم تا پیش دریا  میروم پای پیاده میروم تا عمق رویا

.

.

میرم اما چگونه با نگاهی پر ز درد

بانگاهی نا امید با نگاهی سرد سرد

میروم هرجا دلم خواست  میروم هرجا که دل خواست

عاشقانه

 

در سکوت دادگاه سرنوشت ، عشق بر ما حکم سنگینی نوشت. گفته شد دلداده ها از هم جدا، وای بر این حکم و این قانون زشت......

                           

 

باید آهسته نوشت ، با دل خسته نوشت ، با لب بسته نوشت گرم و پررنگ نوشت... روی هر سنگ نوشت تا بخوانند همه که اگر عشق نباشد دل نیست.

 

دیروز به دنبالت دویدم و به امید دیدارت به امروز رسیدم ولی افسوس . افسوس که تو به فرداها سفر کرده بودی.

 

همیشه صداهای بلند را میشنویم، پررنگ ها را میبینیم، سخت ها را میخواهیم. غافل از اینکه خوبها آسان میآیند، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.

 

افلاطون میگه : اگه با دلت کسی یا چیزی رو دوست داشتی زیاد جدی نگیرش چون کار دل دوست داشتنه ... درست مثل کار چشم که دیدنه ... ولی اگر کسی رو با عقلت دوست داشتی بدون داری چیزی رو تجربه می کنی که اسمش عشق واقعیه....

 

اگه یه روز تنها شدی،اگه دیدی بغض کردی اما دلیلی برای گریه کردن پیدا نمیکنی بدون که دل خدا واست تنگ شده میخواد صداش کنی....

 

چه زیباست به یاد تو با چشمهای خسته گریستن. چه زیباست همیشه در تنهایی ترا حس کردن. چه زیباست در خیال با تو زندگی کردن. عزیزم نام تو بر قلبم  خالکوبی شده تا فراموشت نکنم. عزیزم همچون نفس کشیدن ترا به خاطر می سپارم. یک روز دیگر هم بدون تو گذشت......

 

هیچ گاه عشق به همدم را پاینده مپندار و از روزی که دل می بندی این نیرو را نیز در خویش بیافرین که اگر تنهایت گذاشت نشکنی و اگر شکستی باز هم ناامید نشو چرا که آرام جان دیگری در راه است

 

دلم در حلقه غمها نشسته / زبانم بسته و سازم شکسته وجودم پر ز شعر عاشقانه ست / تورا می خواهم و اینها بهانه ست

 

ژان پل استار  از این فراموشی محض که در آن گیر افتاده ام لذت می برم . من میان دو شهر هستم یکی هیچ از من نمی داند و دیگری را هیچ نمی شناسم

 

وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم. وقتی پیدایش می کنیم دنبال عیبهایش می گردیم.وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هاش می گردیم... وباز تنهاییم

 

سکوتی بود بر قلبم که با آن میزدم فریاد اگر از شهر غم رفتی مرا هرگز مبر از یاد

 

اگر کسی مرا خواست بگویید رفته باران را تماشا کند و اگر اصرار کرد بگویید برای دیدن توفان‌ها رفته است و اگر باز هم سماجت کرد بگویید رفته است تا دیگر باز نگرد

بهترین دختر

 خیلی سنگین و متین میرود هرجا راه 

صورتش همچون برف صورتش همچون ماه 

 

دوستش میدارند همه ی دوستانش  

می چکــــــــــــد هر هنری از انگشتانش  

او مانند نگین می درخشد در جمع  

می ترسم که یه روز بدرخشد کم کم 

 

هر چه از خوبی هاش هم بگم باز کم است  

چون که او بهترین دختر عالم است 

 تقدیم به انکه میدارمش دوست